آنچه خوب به نظر میآید داشتن خانه زیبایی است که با تصورات و خیال پردازی خود در بازی ساختهایم در دو بازی قبلی این مجموعه توانستیم قصابی کردن گوبلینها و تیکه تیکه کردن نازیها رو ببینیم !!!! اما در این مورد مطمئن نیستم که در موقعیتی باشیم که انتخابهای زیادی داشته باشیم .به هر حال، من به سیمز ۴ (4 Sims) آمدهام تا شاهد تجربهای دوباره گذشته عمیق و حساس سیمز با طراحی جدید و کاراکترهای هوشمند بشوم. که در این مورد شاهد موفقهای جزئی هستیم. سیمز ۴ (4 Sims) بسیاری از ایدهها و هدفها و ساختار خودش را به ارث برده است . که نتیجه محبوبتر شدن این مجموعه است، شروعی تازه به بسیاری از نمایشهای سیمز ۳ را در خود حذف کرده تا بتواند بازی را از نو شروع کند. در واقع با انجام این کار Masix بازی را دوباره با پشتیبانی از سیستم گرافیکی جدید، انیمیشنهای بهتر و سیستم احساسات و عواطفی که در طول بازی دچار تغییر میشود طراحی کرده است.
بعد از ۳۰ ساعت تجربه بازی تصور نداشتن این ویژگیهای جدید بازی غیر قابل باور است . سیستم Multi-tasking یکی از آنها است. در سریهای قبلی بازی سیمز کاراکتر شما ترجیح میدهد کاری را انجام دهد که شما برای او تعیین کردهاید و یا کارهای که با توجه به نیازهای کاراکتر برای او تعریف شده است و صورت خطی عمل میکند. اکنون این روش خطی میتواند به انجام چندین فعالیت تا آنجا که از نظر طبیعی توانایی آن را داشته باشد اختصاص پیدا کند. برای مثال گوش کردن به موزیک کاری است که میتوان در تمام موقعیتهای بازی انجام داد چون فقط برای انجام دادنش به گوش احتیاج داریم . کاراکتری که در حال غذا پختن است میتواند همزمان با همسر خود مکالمه کند . با هم میتوانند نقاشی بکشند ، معاشقه کنند، یک رمان بنویسند و یا در مورد بازیهای ویدویی گفتگو کنند، روی کاسه توالت بنشینند و قهوه بنوشند. این کاملا یک زندگی طبیعی است و سمیز این احساس رو به شما میدهد و زمانی که شما کاراکترتان را ترک میکنید به کارهای خودش ادامه دهد. روزهای داشتن یک کاراکتر خشک که برای مشاهده تلوزیون یک مکالمه بی روح دارد گذشته و از آنها نجات یافتهایم.
بیشتر کارها مشابه یکدیگر هستند و در بیشتر موارد جایزههایی که نصیب شما میشود وسایلی جدید برای خانه شما هستند. در پشت انتخابهای کم ماجراجویانهای که شما برای کاراکتر خود انتخاب میکنید هیچ اتفاق خاصی برای کاراکتر شما در طول روز کاری اتفاق نمیافتد. اما طبق عادت هر روزه شما به امید اینکه کاراکتر سمیز شما فرصت ارتقا یابد و پیشرفت کند او را هر روز به سر کار میفرستید. این مورد میتواند خوشبینانه و قابل قبول باشد و در واقع در حوزه بازی های ویدیویی تفسیر مناسبی برای این حالت احساس نمیشود. مسلما این روند با گذشت زمان کلیشهابیتر شده است.
با سیستم احساسات جدید بازی پیچیدگیهایی به بازی اضافه گردیده است. به جای اینکه کاراکتر بر پایه نیازهای اصلی شکل بگیرید و کنترل شود حول محور احساسات عمل میکند که به نوبه خود گزینه های جدید را در محیط بازی ایجاد میکند. این که ویژگی جدید در ابتدای بازی جالب هستند ولی آنقدر هم آسان هستند که برای رسیدن به یک حالت و احساس متحمل کار سختی خاصی نشوید. از نظر منطقی این فقط یک ویژگی دیگر کاراکتر سمیز شما است که تا قبل از تمام شدن وقت کاریاش انجام میشود. جایی که احساسات در تعامل روزمره زندگی فرصتی به سری سمیز و سازندگان بازی میدهد تا وعدههای قول داده اند را بیشتر نشان دهند. متعحب از سازندگان بازی هستم که تصور میکنند کاراکتر دوستداشتنی بازی توانایی تبدیل شدن به یک ابر قهرمان را دارد و یا یک کاراکتر عصبانی این توانایی را دارد که تبدیل به بدترین شخص بازی شود. تنها توالت این بازی است که این ویژگی را دارد و بقیه از این توانایی مبرا هستند.
زمانی که شما به طور مستقیم کاراکتر سیمز خود را هدایت میکنید، سیستم احساسات بازی به بهترین شکل عمل میکند، شروع به کشف احساسات و تعاملات جدید میشود. سیمز نسبت به بازیهای شبیه ساز دارای موفق بیشتری در این زمینه است . بدون اینکه شما مستقیما دستوری را بدهید تا به سر کار بروند، عشق بورزند، حواسش به آب پرتقالش پرت شود، تلویزیون تماشا کند و یا در اینترنت به گشت و گذار بپردازد تا وقتی که قبضها پرداخت نشوند و دستگاهها یکی یکی خاموش شوند، دقیقا زمانی که شما احساس میکنید تنها و غمگین هستید. این واقعیتی بوده که در همه مجموعههای سیمز وجود داشته، اما در سیمز ۴ (4 Sims) این موضوع آنقدر به جلو پیش میورد که متاسفانه هیچ راهی برای کشیدن ترمز سیمز وجود ندارد و این بازی شبیه ساز به کار خودش ادامه میدهد.
گاهی اوقات احساسات درون بازی سرگرم کننده هستند. مادری رو در بازی میبینید که درحال توضیح دادن به پسر کوچکش که پس از شنیدن صدای یک روح باید فرار کند و داخل یک کمد باید قائم بشود. در جایی دیگر دو کاراکتر سمیز را میبینیم که پارتی جشن تولدی که دعوت بودند را از دست دادند و هر کدوم در اتاق خودشان شروع به گریه کردن میکنند. حتی در نسخه پیسی بازی ساموئل رابرت تدوینگر بازی رو میبنیم که در حال داد زدن بر سر یک بچه در پارک است. این لحظات کوتاه بسیار فوقالعاده هستند، اما به مرور زمان به بخشی از جزئیات پسزمینه بازی تبدیل میشوند تا بیشتر به بخشی هیجان انگیز باشند. در طول سی ساعت بازی کاراکتر سیمزی را ندیدم که به طور مستقیم کنترل نشود و به خاطر احساسات و تمایلات خودش تصمیم مهمی را بگیرد. این تصمیمهای مهم به بازیکن واگذار میشوند، حتی زمانی که شما کاراکتر را در حالت تمام خودکار قرار میدهید. نظرات مختلفی درباره این حالت بازی وجود دارد، اما من سیمزی را دوست دارم که به سادگی پا به بیرون بگذارد و ببیند در اطراف او چه در حال اتفاق افتادن است.
اگر میخواهید زندگی همسایهتان در طول زمان تغییر کند باید خودتان دست به کار شوید. آنها همزمان و مانند سیمز شما بزرگ میشوند، اما ارتباطات خانوادگی شما به اندازهای شکل میگیرید که شما به آن بها میدهید. وجود تمام این ویژگیهای جدید گنجانده شده در بازی این مورد به صورت یک مشکل دیده میشود. سیستم عاطفی به روشهای موجود برای بازی کردن معنا میبخشد اما درنهایت فضای جدیدی را برای کارهای جدید فراهم نمیکند.
به این نکته توجه داشته باشید که بعضی از بازیکنان قدیمی سیمز هشدارهایی درباره نحوه تبلیغات بازی درباره ماوراطبیعه و عناصر عجیب در بازی مانند گیاهان آدم خوار و یا موجودات فضایی دادهاند. تمامی این عناصر در بازی وجود دارند، اما بسته به نوع بازی شما و انتخابهایتان در بازی شکل میگیرند. فرشته مرگ هنوز هم بعد از مردن کاراکتر سیمز بر سر او ظاهر میشود که متاثر از حماقتهای ما در نحوه زندگی ما از بدو تولد تا مرگ است، به صورت خلاصه شما در ساخت و به وجود آوردن عناصر خاص داستان خود آزاد هستید.
محلههای بازی به گونه ای بازسازی شدهاند که با تمام طرفداران سیمز 3 و تمام کسانی که از این مجموعه و پسر این مجموعه یعنی دنیای سیمز ترس دارند به جدال برمیخیزد. برای انتخاب محل زندگی در سمیز دو دنیا وجود دارد Willow Creek و Oasis Springs که هر کدام یک نقشه کوچک دارند که چندین ساختمان را در خود جای داده است. شما در آن واحد میتوانید فقط در یکی از این دنیا ها باشید و مسافرت و جابجایی در این دنیا فقط با یک بارگذاری کوتاه به پایان میرسد. ماشین و موتورهای سیمز ۳ دیگر در بازی نیستند. که در ابتدا این حس را ایجاد میکند که یک مجموعه جدا شده شکل گرفته است که دارای محلههای ثروتمند و فقیر ونشین و یا مناطق تجاری و پارک است.
با صرف مدت زمان بیشتری در بازی کاملا به این نتیجه میرسیم که این روش به اندازه کافی عادلانه نیست. هوش مصنوعی فقط تعداد خاصی از کاراکترها را کنترل میکند و حتی صفحه نقشه بازی توانایی نمایش تمامی جزئیات را مانند دنیای جهانباز سیمز ۳ ندارد. با کمی اغراق شما توانایی شخصیسازی حتی در زمنیههای کوچکی از جزئیات ساختمانها دارید. شما میتوانید کافیشاپ و یا موزهی خود را بسازید به همان صورت که خانه خود را میسازید و این مسئلهای است که بسیاری از طرفداران این سری به دنبال آن بودهاند. همچنین اینگونه نمایان است که گسترش ساختمانها بعد از ساخت آسانتر نیز شدهاند.
اگر در این مکانهای جدید نکات منفی وجود داشته باشد، بدین دلیل است که آنها در خود و به خودی خود جالب توجه نیستند. در طول توسعه بازی ، تیکههایی از هنر به نمایش گذاشته میشود، خانههای متوالی که در امتداد مهتاب قرار دارند، خانههایی که در طول یک رودخانه قرار گرفتهاند و یا لوئیزیانا در پاریس. این تصاویر بسیار هیجان انگیز هستند زیرا چنین تجاربی قبلا در سیمز وجود نداشت. که متاسفانه درباره خصوصیات و عمق جزئیات سیمز به خوبی عمل نکرده است. این مکانها و ساختمان در نسخه آخر بازی هستند، اگر دوربین را در یک قطعه خاص در Willow Creek بچرخانید ، میتوانید آن را در کنار رودخانه مشاهده کنید. اما این فقط یک شبکه ایستا در فاصله است ، یک ژست در مورد آنچه ممکن است وجود داشته باشد.
البته این ها قبل از این است که بازیکنان شروع به ساخت و ساز کنند. سیستم ساخت و ساز در سیمز ۴ (4 Sims) بهترین این مجموعه است. فراخوانی اتاق ها بسیار ساده تر از قبل است، به راحتی میتوانید ارتفاع دیوار را تنظیم کنید و ایجاد تنظیمات کلی در یک المان نسبت به قبل راحتتر است. به شخصه یک ساعت را برای ساخت یک خانه مدرن که طرح آن را از اینترنت بدست آورده بودم صرف کردم و این تجربه فراتر از حد تصور بود و البته نتیجه نهایی بسیار نزدیکتر آنچه بود که در سمیز ۳ انتظار داشتم. احساس میکنم با استفاده از این ابزار افرادی که استعدادی در این موضوع دارند کارهای شکفت انگیزی خواهند کرد.
دیدگاهها0
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.